علی اصغر رمضان پور" کارمند بخش فارسی بی بی سی انگلیس، طی یادداشتی که در وب سایت روزآنلاین (roozonline) منتشر شده، از "عدم درک رهبران اصلاحات نسبت به مناسبات داخلی و بین المللی" ابراز تأسف کرد.
وی با بیان اینکه "4 ماه بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری نمانده است" ، جمهوری اسلامی ایران را به إعمال خشونت متهم کرده و می نویسد: «نتیجه این شرایط، نوعی ناامیدی فعالان جنبش از امکان ادامه فعالیت سیاسی در محیطهای عمومی در ایران و از آن مهمتر ناامیدی از دگرگونی به سوی بهبود اوضاع در فضای سیاسی ایران است.»
معاون وزیر فرهنگ در دولت آقای خاتمی، با بیان اینکه "اصلاح طلبی در ایران، در مقایسه با دوران پرجوش و خروش دوم خرداد، هم دچار تغییر در رهبری و سازمان شده است و هم دگرگونی در خاستگاه اجتماعی و هم تنش در ایدئولوژی همگانی جنبش" ، افزوده است: «اگرچه شاید محمد خاتمی هنوز هم مهمترین رهبر اصلاح طلبی در ایران باشد، اما با رادیکال شدن شعارها در انتخابات سال ۱۳۸۸ و جایگاه تازه موسوی و کروبی، نوعی تغییر در جایگاه این رهبری به وجود آمده است. اما مهم ترین تغییر در رهبری و سازمان اصلاح طلبی در ایران، تحول دیگری است. در سال های نخست ریاست جمهوری خاتمی و حتی در زمان انتخابات، نوعی رهبری سازمان یافته جمعی در کنار رهبری فردی خاتمی وجود داشت. چهره هایی مانند سعید حجاریان و مصطفی تاجزاده و عباس عبدی و متفکرانی مانند حسین بشیریه که در اینجا مجال نام بردن از همه آنان نیست و سازمان های سیاسی مانند جبهه مشارکت و تشکل های نزدیک به ملی-مذهبی ها و تشکل های مدنی در درون یک سیستم شناخته شده به فرآیند تصمیم سازی در رهبری جنبش کمک می کردند؛ اما امروز گویی مجال گفتگو تنها در فضای آلوده و بی سازمان فیس بوک مانده است. شوخی روزگار این است که جنبشی که منادی گفتمان گفتگو میان همه ایرانیان بود، اکنون حتی از گفتگوی درونی خویش هم بازمانده است.»
آشوب های پس از انتخابات 88
آقای رمضان پور به شکست فتنه سبز در همراه کردن جامعه ایران با خود اشاره کرده و نوشت: «جنبش اصلاح طلبی ایران در روزهای اوج قدرت خود میلیون ها نفر را در تهران به خیابان آورد اما ارزیابی ها در آن زمان این بود که جنبش نتوانسته است همه شهرهای بزرگ و بسیاری از شهرهای کوچک را فتح کند. در سازوکار رأی دادن، هزینه مشارکت سیاسی کاهش می یابد و تعداد همراهان در حرکت های سیاسی افزایش می یابد، اما وقتی از صحنه انتخابات فاصله می گیریم –مانند چنین روزهایی– باید به شاخص های دیگری برای سنجش خاستگاه و عمق و نفوذ اجتماعی نگاه کرد.»
وی با بیان اینکه "در شرایط کنونی به نظر می رسد از آن گستردگی نفوذ و عمق اجتماعی خبری نیست" ادامه داد: «جنبش اصلاح طلبی ایران از درک گستردگی تحول اجتماعی و حرکت های اجتماعی در ایران بازمانده است. در ایدئولوژی این رهبران هیچ نشانی از نوآوری در دیدگاه دیده نمی شود. نه درک تازه ای از مناسبات بین المللی و نه از تحولات فرهنگی و اجتماعی در سطح بین المللی و نه هیچ نگاه تازه ای به شرایط اجتماعی در ایران. در چنین شرایطی بیهوده نیست اگر بگوییم که جنبش اصلاح طلبی در ایران دچار بی سازمانی در رهبری و ناتوانی در تعمیق پیوند های اجتماعی و نازایی عقیدتی شده است.»
نظرات شما عزیزان: